زینب سادات مامان زینب سادات مامان ، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

زندگی من،زینب سادات

اولین تولد مامان منصوره

سلام دختر خوشگل مامانی،زینب خانومم. چهار روز پیش اولین تولد مامان منصوره رو با حضور دختری گرفتیم،البته بگم که تولد انچنانی نبود ولی یه دورهمی بود به مناسبت اولین سالی که شما اومدین پیش مامان و بابا! از روز قبلش به بابایی گفتم که کیک نگیره چون خودم میخواستم کیک تولدم رو درست کنم و بگم که اولین تجربه مامانی بودش ولی از نتیجه کار بسیااااااااااااارراضی بودم،کیک بلک فارست درست کردم و اولین باری هم بود که با قیف و ماسوره تزیین میکردم کیک رو البته اگه تزیین حلوا رو فاکتور بگیریم.اون روز ظهر بابا میثم وقتی اومد خونه دوید اومد سروقت من و با هم شروع کردیم تزیین کیک رو!فقط یه خورده بابایی ایده هایی میداد که نمیشد اجرا کرد بگذریم عزیزم.بعد از...
28 آذر 1394

روزهای سخت نوزادی

دختر گلم عاشقتم،تو این دو هفته گذشته به مامان منصوره خیلی سخت گذشت،همه این سختیا فدای یه تار موت. شما خیلی حالتون بد شده بود و مرتب اسهال داشتین ولی نه خبری از تب بود و نه استفراغ،دکتر براتون آزمایش ادرار نوشت که وقتی جواب رو گرفتیم نشون میداد شما عفونت ادراری شدید دارین،من خیلی ناراحت شدم چون دیگه واقعا طاقت دارو خوردن و بستری شدن شما رو نداشتم،با تجویز دکتر سفکسیم رو دو روز خوردین ولی کشت ادرار جواب نداد و منم دارو رو قطع کردم و دوباره ازمایش گرفتم و اینبار بردم یه ازمایشگاه معتبر،و نتیجه ازمایش این بود که دختر گل مامان هیچ مشکلی نداره.از این به بعد هم به خودم قول دادم دیگه هیچوقت هیچوقت شما رو به اون ازمایشگاه نبرم. روز به روز بزرگت...
4 آذر 1394
1